مباحث کلامی
اهل سنت روایاتی را مبنی بر اینکه در زمان بیماری رسول خدا، او امامت جماعت را بر عهده گرفته و او مقدم از دیگر صحابه بوده است و او لایق خلافت بعد از پیامبر میباشد. اما در این روایات تناقضات زیادی است و نمیتوان به آنها اعتماد کرد. اگر سوالاتی را که ذکر خواهد شد، جواب داده شود، آن وقت خلافت قابل قبول خواهد بود.
شناخت دقیق تاریخ اسلام و شخصیتهای تاثیرگذار بر آن به ویژه با انگیزه شناخت اسلام راستین از اهمیت بالایی برخوردار است، مخالفت و دشمنی بنی امیه با اسلام و تفکرات مسمومشان، از آغازین روزهای علنی شدن دعوت به اسلام و نقش اساسی و اصلی این خاندان شوم در تمامی حوادث و ناملایمات تحمیلی بر پیامبر اسلام بر هیچ انسان آزاده پوشیده نیست
برادران اهل سنت بدانند شیعیان حضرت علی (ع) از زمان خود حضرت وجود داشتهاند، و این مذهب اهل سنت است که بعداً بهوجود آمده است. لذا اهل سنت باید با روش آزادمنشانه و روحیه منصفانه اسلاف و عالمان پیشین خود، آنان را الگو قرار دهند و احادیث پیامبر را ذیل تقدم شیعیان حضرت علی بر اهل سنت، و تجلیل از پیروان آن حضرت بازگو کنند.
روایتی از ابن عباس از پیامبر نقل شده است، که این روایت از قول کسی میباشد که اکثر علمای اهل سنت به اتفاق او را شخصی جاعل حدیث و وضاع دانستهاند و به همین راحتی میتوان این روایت را باطل اعلام کرد و این القاب از آن امیرالمؤمنین علی(ع) می باشد که شخصی در مقابل آن به جعل این حدیث به نفع خود پرداخته است.
هنگامیکه فاطمه (علیها السلام) فدک را مطالبه کرد، ابوبکر گفت: شاهدی بیاور كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) فدک را به تو بخشيده. حضرت فرمود: آيا از پيامبر (صلى الله عليه و آله) نشنيديد كه مىفرمود: «دخترم فاطمه سيّده زنان اهل بهشت است»؟ گفتند: آرى! بهخدا قسم شنيديم. فرمود: آيا سيده زنان اهل بهشت ادّعاى باطل مىكند؟!
حضرت فاطمه (علیها السلام) هنگام خروج از منزل به سوی مسجد از درب عمومی مسجد وارد شد و تعداد زیادی از زنان را همراه خود کرد. همهی این رفتارها دلالت بر یک استراتژی و تاکتیک بود که حضرت با این رفتار خواست هم از نظر عاطفی و هم از نظر سیاسی بر رفتار مسلمین اثر بگذارد و در یک فضای آماده ابوبکر و عمر را در غصب خلافت توبیخ کند.
هدف فاطمه (علیها السلام) از مطالبه فدک، فقط قطعه زمینی نبود، بلکه این منازعه برای او مفهوم گستردهای داشت تا بتواند از این طریق تاج و تخت حکومت غصب شده را بازستاند و امّتی را که به جاهلیت گذشتهی خود باز پس گشته است به راه اعتدال باز آورد. از این رو فدک سمبلی از معنائی عظیم است که هرگز در آن قطعه زمین نمیگنجد.
سید محمد باقر صدر معتقد است طرح مسأله فدک از سوی فاطمه (علیها السلام) یک حرکت سیاسی است زیرا فدک سمبل یک هدف بزرگ و انقلابی همهجانبه علیه حاکمیت وقت است. حاکمیتی که اساس آن در سقیفه، توسط حزب سه نفری ابوبکر، عمر و ابوعبیده جراح پیریزی شده بود و فاطمه (علیها السلام) با این کار خواست از ولایت و غدیر حمایت کند.
هنگامیکه ابوبکر فدک را به بهانه اینکه پیامبران ارث نمیگذارند غصب کردند، حضرت فاطمه (علیها السلام) برای احقاق حق خودشان به آیات زیادی استدلال کرده و فرمودند در قرآن آمده که پیامبران ارث میگذارند چنانچه یعقوب و سلیمان و داوود ارث گذاشتند، بنابراین آیا در کتاب خدا نازل شده است که فاطمه (علیها السلام) دختر رسول خدا ارث نمیبرد!؟
خطبه فدکیه را بزرگان شیعه و سنی نقل کردهاند. ابن طیفور عالم بزرگ اهل سنت در کتاب بلاغات النساء قضیه فدک را به صورت مبسوط نقل کرده و میگوید: برخی گفتهاند این خطبه، ساخته فرد دیگری است در حالیکه چنین چیزی صحیح نیست و این خطبهی شناخته شدهای است و همواره بزرگان ما این خطبه را در خصوص آل ابیطالب به فرزندانشان آموزش میدهند.
سخن خليفه در قضیه فدک مخالف آیات صریح قرآن است زیرا قرآن صراحتاَ اعلام میکند که پیامبران از خود ارث میگذارند. بنابراین اگر واقعاَ پیامبران ارث نمیگذارند، چرا پیامبر ( صلی الله علیه و آله) آن حکم الهی را به دخترش زهرا (علیها السّلام) که تنها وارث او بود، نگفت و به فردی گفت که اصلا با موضوع ارتباطی نداشت؟
همین که ابوبکر به خلافت رسید، کارگزاران حضرت فاطمه (علیها السلام) را از فدک اخراج کرد. حضرت برای تملک حقوق از دست رفته خود به سراغ ابوبکر رفت، ولی با سخن مضحک ابوبکر مواجه شد.«رسول خدا ارث نمیگذارد، بلکه آنچه که از اموال باقی مانده است صدقه محسوب میشود» در حالیکه پیامبر در زمان حیات، فدک را به دخترش بخشیده بود.
استاد ابن ابی الحدید معتزلی در رابطه با علت غصب فدک توسط خلفاء میگوید: اگرسخن فاطمه (علیها السلام) را در قضیه فدک میپذیرفتند، فردا او از اين موقعيت به سود شوهر خود على (علیه السلام) استفاده کرده و مىگفت: كه خلافت متعلق به على (علیه السلام) است، و در آن صورت، خليفه و يارانش ناچار بودند كه خلافت را نيز به على (علیه السلام) تفويض كنند!
عالمان و فقیهان بزرگ شیعه در جریان حدیث سازی غلات به مانند ائمه (علیهم السلام) خیلی تلاش کردند و بعضاً در جستجوی راههای عملی برای مبارزه با آنان بر میآمدند. پس برای مبارزهی همه جانبه در جعل و ساختن حدیث، شروع به تالیف و نگارش کتب رجالی کردند که در آن به معرفی راویان مورد وثوق و یا کذّاب و وضّاع میپرداختند.