معنویت
خودآگاهى عرفانی یا عارفانه، نوعی آگاهى پیدا کردن انسان به ظرفیتهای درونی خود، برای رسیدن به خداوند متعال است. بنابراین رابطه انسان با خداوند، رابطه ای است که یک ممکن الوجود(انسان) باید با واجب الوجود(خداوند) داشته باشد.
در بعضی فروشگاه ها مشاهده می کنیم که اشیاء عجیب و غریبی به اسم اشیاء جاذب یا حافظ انرژی، حرز، دعا یا به اسم زینتی فروخته می شود. خیلی از این اشیاء نمادهای ادیان شرقی، الحادی، خرافی و... هستند.
رهبران فرقه های معنوی نوظهور برای جذابیت مکتب خویش آمیزهای از آموزههای ادیان و مذاهب را در میان جملات خود آمیختهاند و «ایمان دینی» را که متعلق آن، خداوند و رسولان او هستند را در حدّ ایمان شاگرد و مرید به استاد و مراد، تنزل دادهاند. در این میان، شاگرد هیچ اراده و اختیاری از خود ندارد، جز تسلیم شدن بیچون و چرا در برابر استاد.
دعا و درخواست بندگان ازآنجاییکه با وعده اجابت از جانب خداوند متعال مورد تأکید قرار گرفته و میتواند در روند حوادث و وقایع عالم خلقت تأثیرگذار باشد، در عرفان اسلامی عرفای مسلمان سرّ اجابت دعا را در مرتبه حیث اسما و صفات خداوند دانسته و البته باید گفت، مسئله اجابت دعا از مسئله تحقق خواسته بنده متمایز بوده و دارای تفاوتهایی است.
یکی از مشکلات اساسی دنیای مدرن، وجود اضطرابها و نگرانیهایی است که روح و روان انسانها را آزار میدهد. بسیاری از حالات و برخوردهای انسان مدرن، حکایت از ناراحتی و وجود اضطراب شدید روحی و روانی در زندگی او دارد. مشکلات روحی و روانیای که ناشی از ذات ماتریالیستی دنیای مدرن بوده که آرامش را انسانها ربوده و موجب پناهنده شدن آنها به سمت معنویت و بازگشت به روح الهی شده است.
عرفانهای نوظهور غالباً از تفکرات سلیقهای و نفسانی افرادی شکل گرفته است، که به دنبال عرفان ویترینی و سهل الوصول بوده که محدودیتهای شرعی و دینی را نداشته و از طرفی جاذبههای معنوی نیز در آن وجود داشته باشند.
در کشور ما در حال حاضر چهار جریان عمده عرفانی و معنوی وجود دارد، این چهار جریان عبارتنداز؛ الف) جریان اول، عرفان ناب دینی؛ ب) جریان دوم، مدعیان دروغین؛ ج) جریان سوم، سلاسل صوفیه و دراویش د) جریان چهارم، عرفانهای نوظهور
معنویت موضوعی است که در آینده هر انسانی نقش تعیین کنندهای دارد. در روایات مربوط به آخرالزمان تأکید شده است که آزمایش مؤمنین در آن مقطع زمانی بر اساس تفسیرها و برداشتهایی است که از معنویت دارند. بنابراین آگاهی از ویژگیهای معنویت حقیقی از غیرحقیقی امری ضروری است.
در حال حاضر یوگا در ذهن بسیاری از مخاطبان بهعنوان یک ورزش ذهن–بدن معرفی شده است؛ و اغلب افکار عمومی آن را به عنوان ورزش و فنون کسب آرامش تصور میکنند. اما محققان و پژوهشگران عرصه یوگا، بر این باورند، یوگا در اصل یک معنویت و آئین عرفانی است. افراد مبتدی و تازه کار، با تصور اینکه یوگا، یک سری فنون و اعمالی است که بیشتر برای زیبایی اندام و کسب آرامش روحی و جسمی مفید است میشناسند. به همین دلیل بدون هیچ گونه تحقیق عالمانه، ناخواسته وارد یوگا میشوند.
برخی از مجموعههای مدعی معنویت، به اسم برگزاری کلاس معنویت و عرفان از مخاطبان خود مبالغ هنگفتی را دریافت میکنند. گرفتن پول برای آموزش عرفان و معنویت، دکانداری عرفان است که میتوان از آن با عنوان سوپرمارکتهای عرفانی نیز نام برد. از خصوصیات سوپر مارکت این است که هر فرد به اندازه پرداخت مادی، کالا دریافت میکند؛ و در این کلاسها نیز به اندازه مقدار مبلغ پرداختی، معنویت در اختيار آدمها قرار ميگیرد.!
دراویش گنابادی، جایگاه اقطاب خویش را در حد انسانهای عادی نمیدانند و همان مقام و جایگاهی که شیعه برای ائمه اطهار (ع) قائل است، دراویش نیز برای اقطاب خویش قائل هستند. این اعتقاد فاسد با تکرار مشایخ این فرقه تبدیل به امری یقینی برای مریدان این فرقه شده است. اعتقادی کورکورانه که تبدیل به تعصبی شدید گردیده که ثمره این تعصب، حذف یا ساکت کردن مخالفین این فرقه چه با دستور قطب و چه بدون دستور قطب است.
اکثر عارف نمایان و رهبران عرفانهای نوظهور رفتارها و شیوههایی مشترک برای جذب مخاطب دارند که با دقت در رفتارهایشان میتوان آنها را شناخت. برخی از این رفتارها و شیوهها عبارتند از: دعوت به خود، مبارزه با اصول ادیان و مذاهب الهی، ترویج پلورالیزم دینی و معنوی، حاكميت تفكر التقاطی،
از منظر اسلام به هیچ وجه پلورالیسم و کثرتگرایی ادیان به معنای حقانیت همه ادیان مورد پذیرش اسلام نیست، گرچه پیروان ادیان آسمانی رسمیت اجتماعی دارند و در چارچوب قوانین اسلام حق حیات و فعالیتهای اجتماعی را دارند. قرآن کریم حقانیت (طولی) شرایع انبیای الهی را میپذیرد و همه آنها را در عصر خود مصداق اسلام میداند، اما حقانیت (عرضی) ادیان معارض با اسلام را نمیپذیرد.
عرفانهای نوظهور یا شبه معنویتهای نوپدید، مبتلا به انحرافات گوناگونی در مسائل اعتقادی و اخلاقی هستند، که در أغلب موارد، در این انحرافات مشترک بوده و یک مسیر را میپیمایند. این انحرافات در لابه لای اندیشه و آموزههای هر کدام از شبه معنویتهای نوپدید به صورتی کاملاً آشکار موج میزند. در میان این انحرافات، آنچه بیشتر به چشم میآید، دین گریزی و شریعت ستیزی است، که اساس این انحرافات را تشکیل داده است.