عدالت صحابه
با وجود این اسناد و شواهد تاریخی درباره برتری حضرت علی (علیه السّلام) بر تمامی صحابه حتی ابوبکر، عمر و عثمان، عدهای با انگیزه کتمان فضائل حضرت علی و تنقیص مقام و منزلت آن حضرت، به جعل احادیث و نسبت دادن آن به حضرت علی پرداختهاند. یکی از این احادیث جعلی و دورغین، روایتی است که از محمد بن حنفیه فرزند امیرالمؤمنین نقل شده است.
ابوهریره میگوید علت نقل کمِ حدیث توسط صحابه این است که مهاجرین بهدنبال معاملات در بازار بوده و انصار در پی کارهای دنیایی (کشاورزی) خود بودند، من بودم که از این اشتغالات نداشتم و در کنار پیامبر بودم؛ صحابه حتی در وسط سخنرانی پیامبر، در بین خطبه نمازجمعه هم به دنبال معیشت خود بودند.
ابوهریره میگوید روزی پیامبر فرمود که اگر کسی از شما، وقتی من سخن میگویم لباسش را پهن کند و پس از سخنانم آن را جمع کند و به سینه چسباند، هرگز چیزی از سخنانم را فراموش نخواهد کرد؛ من نیز چنین کردم و تنها لباسم را پهن کردم و پس از سخنان پیامبر آن را جمع کرده و به سینهام چسبانیدم، ...
میان شیعه و اهل سنت در اعتقاد داشتن به اینکه صحابه پیامبر خوب یا بد بودند اختلاف است، چرا که برخی از صحابه دنباله رو رفتارهای اخلاقی پیامبر بودند و او را الگوی واقعی خود میدانستند، اما برخی دیگر از اصحاب اینطور نبودند و در ظاهر پیامبر را برای خود الگو قرار میدادند اما در واقع هیچ گاه به مانند پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) عمل نکردند و به دنبال هوای نفس خود بودند
اصحاب پیامبر اسلام یا دارای فضائل نیکو و پسندیده بودند و بعضا فضیلت اختصاصی داشتند که در قرآن به آن اشاره شده و پیامبر اکرم هم آن را بیان میداشت و یا دارای رذائل اخلاقی و منافقانه بودند که باز در قرآن خداوند برای پیامبرش آن را بیان میکرد و پیامبر اکرم هم با واسطه و یا بدون واسطه در مقابلشان موضع میگرفت که بعضاً برخی نادم و پشیمان بودند و برخی هیچ گاه توبه نکردند
خاندان بنی امیه و از جمله معاویه بعد از فتح مکه توسط مسلمانان، در ظاهر اسلام اختیار کردند اما هیچ گاه اسلام آنان قلبی نبود بلکه سراسر وجودشان کینه و حقد نسبت به پیامبر و دین اسلام بود و در هر فرصتی سعی میکردند تا ضربه بزنند اما با وجود پیامبر این امر میسر نشد تا اینکه پیامبر رحلت کرد و بعد از آن بود که راه برای تاخت و تاز این شجره ملعونه از نظر قرآن باز شد
زندگی معاویه از خاندان بنی امیه که خداوند آنها را شجره ملعونه معرفی کرده است سراسر ظلم و ستم و دنائت و پستی و خباثت همراه با نفاق و کینه نسبت به دین اسلام است و اینان بالاجبار مسلمان شدند و با اختیار از دین اسلام خارج شدند و زمانی که بر گردهی خلافت به ناحق نشستند چنان با دین پیامبر بازی کردند و احکام الهی را وارونه جلوه دادند که گویی برای تفریح چند صباحی آمدند
از زمان فتح مکه توسط مسلمانان خاندان بنی امیه در ظاهر اسلام آوردند اما قلباً و باطناً اسلام نیاوردند و همیشه کارشکنی میکردند منتها چون قدرت در برابر پیامبر نداشتند همیشه در انزوا و سکوت بودند تا اینکه پیامبر رحلت کرد و خلفای غاصب ایشان را بر گرده مسلمین به عنوان والی و حاکم قرار دادند و اینان کردند آنچه را که باید با دین اسلام میکردند و آن را ار مسیر اصلی خود منحرف ساختند
دین مبین اسلام برخی از اعمال ناپسند مثل زنا را حرام میداند و این یکی از ضروریات مهم این دین است. و این عمل شنیه را آنقدر زشت میداند که در جای جای قرآن و روایات پیامبر اسلام شدیداً از آن نهی شده است و در احکام فقهی اگر از این راه فرزندی به دنیا بیاید قطعاً ولد الزنا خواهد بود و هیچ خیری این فرزند نخواهد دید چرا که پدر او نامعلوم و مادرش هم فاحشهای بیش نخواهد بود
مخالفت آشکار و صریح با سنتهای ثابت پیامبر اکرم را به روشنی میتوان در رفتار وهابیان دید. این گروه برای تثبیت خود و مرزبندی بین مسلمانان، معتقدند باید سنتهای ثابت پیامبر اکرم که شیعه به آنها عمل میکند، کنار گذاشته شود. این تفکر از زمان بنیامیه شروع شد و توسط بنیانگذاران فکر و مروجان وهابیت تثبیت شد.
عمر بن خطاب با منع حدیث و عدم رواج سیره و سنّت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) صحابه را رنجیده خاطر کرد.
برخی از اصحاب پیامبر اسلام از جمله کسانی بودند که در پیشبرد اهداف دین اسلام همراه با پیامبر صدمات فراوانی را خوردند و از جمله این اشخاص عمار و والدین او هستند، آن خانواده زمانی به دین اسلام گرویدند که بت پرستی در مکه رواج داشت و اینان برده سران مشرک مکه بودند که با اسلام آوردن خود یکتاپرست شدند و خداوند اینان را مدح و ستایش و پیامبر هم فضائلی را دربارهی ایشان نقل کرد
گاهی اوقات وقایع تاریخی سراسر دروغ و کذب محض میباشد چرا که مغرضین هیچگاه دست از تحریف و بدنام کردن افرادی که دارای سجایای اخلاقی و فضائل نیکو و پسندیده باشند برنمیدارند. و به راحتی تهمت میزنند و افکار مردم را منحرف میکنند از جمله در قتل عثمان که به خاطر بیکفایتی خودش منجر به قتلش شد. گفتهاند در مرگ او حضرت علی(ع) نقش داشته لذا به خونخواهی او دست به قیام زدند
عبدالله بن عمر شخصی بود از فقه آگاهی نداشته و همسر خوئد را در حال حیض طلاق داد که پیامبر از این کار وی به خشم آمد و فرمود همر وی باید به او باز گردد. وی برای اقامه نماز خود به خونآشامی همچون حجاج بن یوسف ثقفی اقتدا میکرد.