لباس ریاکاری تصوف
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ریاکاری صوفیان امری روشن در عصر و زمانه به شمار میرود که از اعمال و رفتار آنها گرفته تا شکل و شمایل ظاهری ایشان. از هو کشیدن و نعره زدنشان در مجالس عوام و خواص تا پوشیدن لباسهای خاص و به دور از عرف در هر برهه از زمان.
صوفیان نخستین که بهحسب ریا در تابستان و زمستان لباس پشمینه میپوشیدند تا خود را زاهد معرفی کنند بهمرورزمان لباسشان به رقعه ای تبدیل شد که از پارچههای به دور افکنده مردم دوخته میشد. لباسی که به شعار صوفیان برای فرار از دنیا تبدیل کشته بود. ولی بهمرورزمان و عادی شدن این لباس برای اهل تصوف باعث شد که صوفیان مرقع پوش ریاکار برای نشان دادن خود مرقعی جدید بپوشند که جلوه گری بیشتری داشته باشد. لذا ایشان چند پیراهن از رنگهای مختلف را به دست خویش پاره میکردند و رقعههای آن را با ترکیبی چشمنواز به هم میدوختند و میپوشیدند. این باعث شد که این لباس نه تنها به لباس ریا بلکه به لباس شهرت هم معروف شود. کما اینکه دکتر زرینکوب دراینباره مینویسد: «چنین مرقعهای جامع دو صفت شهرت و شهوت است.» [دنباله جستجو در تصوف ایران، ص 14]
همین عامل باعث انتقاد بزرگانی مثل هجویری و قشیری از تصوف شد. چنانچه هجویری دراینباره میگوید: «پس اگراین لباس برای این است که تا خداوند ترا بشناسد، که تو خاص او هستی، او بی لباس هم میشناسد و اگر به خاطر این است که به خلق بنمائی که من از او هستم. اگر هستی که ریا کردی و اگر نیستی نفاق کردی.» [کشف المحجوب، ص 53] در نتیجه میتوان گفت خرقه و مرقع از گذشته تا کنون حتی نزد بزرگان صوفیه نیز به عنوان لباس ریا و شهرت به شمار میرفته است که مورد انتقاد صوفیان شریعت گرا نیز قرار گرفته است.
پینوشت:
زرینکوب، عبدالحسین، دنباله جستجو در تصوف ایران، انتشارات امیرکبیر، چاپ چهارم، تهران، 1376، ص 14
هجویری، ابوالحسن علی بن عثمان، کشفالمحجوب، مصحح ژوکوفسکی، نشر طهوری، تهران، 1378، ص 53
افزودن نظر جدید