مبلّغان بهائی و تفسیر نفخه‌ی صور قیامت!

  • 1396/12/19 - 15:38
مبلّغان بهائی مقصود از دمیدن دو نفخه‌ی صور، در آیه‌ی 68 سوره‌ی زمر را پیشوایان خود دانستند. این در حالیست که این آیه و آیاتی از این قبیل، صراحت بر وقوع قیامتی دارد که سرکردگان بهائی منکر آن شدند. همچنین، مبلّغان بهائی با چه منطقی محکمات آیات الهی را تأویل می‌کنند که پیش‌تر پیامبرخوانده‌ی بهائیت، آنان را از تأویل منع کرده است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مبلّغان بهائی مقصود از دمیدن دو نفخه‌ی صور، در آیه‌ی 68 سوره‌ی زمر را پیشوایان بابی و بهائی خود دانستند.[1] همچنان که در آیه‌ی مبارکه، چنین آمده است: «وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَىٰ فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنْظُرُونَ [زمر/68]؛ و در صور دمیده می‌شود، پس همه کسانی که در آسمان‌ها و زمینند می‌میرند، مگر کسانی که خدا بخواهد؛ سپس بار دیگر در «صور» دمیده می‌شود، ناگهان همگی به پا می‌خیزند و در انتظار (حساب و جزا) هستند».
اما در پاسخ به این ادعای مبلّغان بهائی می‌بایست گفت:
اولاً: همان‌گونه که از ظاهر آیه پیداست، این آیه تصریح به حوادث قیامتِ موعود ادیان الهی دارد. یعنی طبق صریح این آیه، پایان عمر دنیا و آغاز رستاخیز، از طریق نفخه است. از این نفخه در قرآن، با تعابیری نظیر: "النَّاقُورِ" (شیپور)، "الْقَارِعَةُ" (كوبنده)، "الصَّاخَّةُ" (صداى هول‌انگیز) و گاهى نیز با تعبیر "صیحة" آمده است.[2] یعنی همان قیامتی که با تأکید و تصریح بی‌شمارش در اسلام، توسط سرکردگان فرقه‌ی بهائیت انکار شده است.[3]
ثانیاً: مبلّغان بهائی در حالی به خود اجازه‌ی تأویل بی‌دلیل محکمات آیات الهی قرآن را می‌دهند که پیامبرخوانده‌ی آنان دستور داده است: «از جمله وصایای حتمیه و نصایح صریحه اسم اعظم (یعنی بهاء)، این است که ابواب تأویل را مسدود نمایید و به صریح کتاب، یعنی به معنی لغوی مصطلح قوم تمسک جویید».[4]
ثالثاً: مبلّغان بهائی توضیح نداده‌اند که چگونه این آیه قابل تطبیق بر پیشوایانشان است؟! مثلاً اینکه وقتی علی‌محمد شیرازی ادعای خود را مطرح کرد، تمام مردم دنیا مُردند و پس از مطرح شدن ادعای نبوت حسینعلی نوری همگی زنده شدند؟! آیا هیچ عقل سلیمی این خزعبلات مبلّغان بهائی را خواهد پذیرفت؟!

پی‌نوشت:
[1]. به نقل از کانال‌های تلگرامی تبلیغی بهائیت.
​[2]. قرآن کریم: سوره‌ی مبارکه‌ی مدّثر، آیه‌ی: 8، سوره‌ی مبارکه‌ی قارعه، آیه‌ی: 1، سوره‌ی مبارکه‌ی عبس، آیه‌ی 33، سوره‌ی مبارکه‌ی یس، آیه‌ی 53.
[3]. ر.ک: حسینعلی نوری، بدیع (در جواب اسئله قاضی)، چاپ سنگی از روی نسخه خطی، کاتب: حرف الزاء، ربیع الأول، ص 338.
[4]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنیجنه حدود و احکام، نسخه الکترونیکی، ص 340 ـ 341.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.