قتال در راه طاغوت
قتال «فی سبیل الله» و «فی سبیل الطاغوت»
قرآن، قتال را به «فی سبیل الله» و «فی سبیل الطاغوت» تقسیم کرده و فرموده: «الَّذِینَ آمَنُواْ یقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالَّذِینَ کفَرُواْ یقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ[نساء: 76]کسانی که ایمان دارند، در راه خدا و آنها که کافرند، در راه طاغوت پیکار میکنند».در اینکه قتال فی سبیل الله به چه معنا است، در صحیح بخاری از رسولالله (ص) چنین نقل شده است: «قتال فی سبیل الله آن است که به نیت برافراشتهشدن کلمةالله (پرچم دین خدا) باشد».[1]
قرآن با بیان قید «فی سبیل الله» برای قتال، در صدد القای این پیام مهم است که آن قتالی مصداق جهاد است که به نیت برافراشتهشدن پرچم اسلام باشد و آن که در مسیر اعتلای اسلام و سرافرازی مسلمانان نباشد، جهاد به شمار نمیآید ولو اینکه بانیان آن حرکت، خود را «مجاهد» بدانند. البته مقیدکردن قتال به «فی سبیل الله» حامل پیام دیگری است که قتال، باید بر اساس روشی باشد که شرع تعیین میکند. از این رو مفسران در مقام تبیین فلسفه تفاوت دو قید «فی سبیل الله» و «فی سبیل الطاغوت» نوشتهاند: «مؤمنان در مسیر اطاعت خدا و دین و شریعتی که برای بندگان تشریع شده جهاد میکنند و کفار در مسیر اطاعت شیطان و راه و روشی که او برای اولیای خود قرار داده مقاتله میکنند».[2]
نهفقط قیام بلکه هر حرکتی که انسان در اجتماع اسلامی انجام میدهد باید نفع و ضرر اسلام را در نظر بگیرد. لذا اسلام، هر حرکت اجتماعی را که منجر به فساد در جامعه اسلامی شود مردود دانسته و از همینرو به کسانی که ادعای مسلمانی و محبت به رسولالله (صل الله علیه و آله و سلم) دارند و از طرفی اقدام به فساد در زمین و از بین بردن مزارع و نسلکشی میکنند، وعده عذاب داده است: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یعْجِبُک قَوْلُهُ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یشْهِدُ اللَّهَ عَلی ما فِی قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ[بقره: 204] و از مردم، کسانی هستند که گفتار آنان، در زندگی دنیا مایه اعجاب تو میشود؛ (در ظاهر، اظهار محبّت شدید میکنند) و خدا را بر آنچه در دل دارند گواه میگیرند. (این در حالی است که) آنان، سرسختترین دشمناناند»
از نگاه مفسران، این آیات درباره اخنس بن شریق نازل شده است. وی مردی زیبا و خوشزبان بود و تظاهر به دوستی با پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) میکرد و خود را مسلمان جلوه میداد، و سوگند میخورد که آن حضرت را دوست دارد و به خدا ایمان آورده است. رسول خدا که مأمور به ظاهر بود با او به گرمی و با محبت رفتار میکرد، ولی او در باطن مرد منافقی بود. در ماجرایی، زراعت بعضی مسلمانان را آتش زد و چهارپایان آنان را کشت.[3] در اینجا آیات فوق نازل شدو خداوند پرده از باطن او برداشت و درون قلبش را برای پیامبر آشکار کرد و به اخنس بن شریق وعده جهنم داد: «فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ». قطعاً چنانچه وی در اظهار دوستی و محبت، به پیامبر اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) و پیروان او صادق بود، هرگز دست به فساد و تخریب نمیزد و به زراعتها و دامها، بیرحمانه هجوم نمیآورد. وی در ظاهر، دوستی خالص و در باطن از بیرحمترین و سرسختترین دشمنان پیامبر (ص) بود. اخنس، مسلمان بود و به حضرت اظهار علاقه میکرد، ولی عملش «فی سبیل الطاغوت» بود و قرآن هم به او شدیدترین وعده را داد.[4]
پینوشت
[1]. «مَنْ قَاتَلَ لِتَکونَ کلِمَةُ اللَّهِ هِی العُلْیا، فَهُوَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ»؛ «هر کس به نیت برافراشتهشدن کلمةالله (دین خدا) بجنگد، قتالش فی سبیل الله است» بخاری، محمد ابن اسماعیل، صحیح البخاری، ج1، ص36، دارالکتب العلمیه، لبنان، بیتا
[2].«الذین آمنوا یقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یعنی: فی طاعة الله و منهاج دینه و شریعته التی شرعها لعباده وَالَّذِینَ کفَرُوا یقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ یعنی: فی طاعة الشیطان و طریقه و منهاجه الذی شرعه لأولیائه من أهل الکفر بالله» طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج5، ص107، منشرات دارالهدی، ریاض، بیتا.
[3].«(نشانه آن، این است که) هنگامی که روی برمیگردانند (و از نزد تو خارج میشوند)، در راه فساد در زمین کوشش میکنند، و زراعتها و چهارپایان را نابود میسازند؛ (با اینکه میدانند) خدا فساد را دوست نمیدارد» (بقره: 205).
[4].مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج2، ص72.
افزودن نظر جدید