اشک آسمان در عزای عمر بن عبدالعزیز

  • 1396/11/10 - 15:41
از شاخصه‌های فرقه‌ی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، ابن‌تیمیه حرّانی به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانت‌آمیز نسبت به اهل‌بیت و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظز مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. او و پیروانش در موضوع عزاداری سید‌الشهداء نیز تعبیرات زشت و زننده‌ای به کار برده‌اند.

از شاخصه‌های فرقه‌ی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، «ابن‌تیمیه حرّانی» به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانت‌آمیز نسبت به اهل‌بیت (علیهم السّلام) و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظر مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. ابن‌تیمیه و پیروانش در موضوع عزاداری سید‌الشهداء (علیه السّلام) نیز تعبیرات زشت و زننده‌ای به کار برده‌اند؛ چنان که او می‌گوید: «شیطان به سبب کشته شدن امام حسین (علیه السّلام) دو بدعت در میان مردم رواج داده؛ یکی بدعت محزون شدن، گریه کردن و نوحه‌سرایی برای امام حسین (علیه السّلام) در روز عاشورا و دیگری بدعت شادی و خوشحالی که اهل‌سنت در این روز دارند.»[1]

این در حالی است علمای اهل‌سنت درباره‌ی وفات عمر بن عبدالعزیز که یکی از بزرگان اهل‌سنت و از حاکمان و خلفای بنی‌امیه، نوشته‌اند: «خالد ربعی گوید: در تورات آمده است که آسمان و زمین در مرگ عمر بن عبدالعزیز چهل شبانه‌روز خواهد گریست!.»[2]

عبدالمؤمن بن خلف، از فقهای مذهب ظاهریه و پیرو مکتب محمد بن داود است. ذهبی که مقام «امام» در علم حدیث و روایت برای اهل‌سنت دارد درباره‌ی مراسم عزا و خاک‌سپاری وی چنین می‌گوید: «در حالی در مراسم تشییع جنازه عبدالمؤمن شرکت جستم که چنان صدایی از طبل و دهل به گوش می‌رسید که گویا لشکری به شهر بغداد یورش برده است. این مراسم ادامه داشت تا آن که مردم برای برپایی نماز میت آماده شدند.»[3]

همچنین ذهبی از درگذشت جوینی و مراسم سوگواری او چنین یاد می‌کند: «نخست او را در منزلش به خاک سپردند و آن‌گاه پیکرش را به مقبرة‌الحسن (شاید کربلای معلّی) انتقال دادند. در مصیبت و ماتم او منبرش را شکسته، بازارها را بسته و مرثیه‌های فراوانی خواندند. او چهارصد شاگرد و طلبه داشت که در سوگ استاد خویش، قلم و قلمدان‌های خود را شکسته و به مدت یک سال به نشانه عزاداری عمامه‌های خود را از سر برداشته در سطح شهر به نوحه‌خوانی و مرثیه‌سرایی پرداخته، فریاد، جزع و عزاداری بسیار نموده و تمام این مدّت کسی جرأت به سر گذاردن عمامه نداشت! طلبه‌ها در شهر می‌چرخیدند و با فریاد و صیحه به نوحه‌سرایی می‌‍پرداختند.»[4]

پی‌نوشت:

[1]. «و صار الشّیطان بسبب قتل الحسین رضی الله عنه یحدث للنّاس بدعتین بدعة الحزن و النّوح یوم عاشوراء... و کذلک بدعة السّرور و الفرح.» منهاج السنة النبویة، ابن‌تیمیه حرّانی، مؤسسة قرطبة، مصر، ج 4، ص 554.
[2]. «عن خالد الرّبعی قال: مکتوب فی التّوراة إنّ السّماء و الأرض لتبکی علی عمر بن عبد العزیز أربعین صباحا.» سیر أعلام النبلاء، محمد بن أحمد بن قایماز الذهبی، مؤسسة الرسالة، بیروت، ج 5، ص 142.
[3]. «ألإمام الحافظ القدوة... قال جعفر المستغفری: أخبرنا أبوجعفر...، قال: شهدت جنازة الشّیخ أبی یعلی بالمصلّی، فغشیتنا أصوات طبول مثل ما یکون من العساکر... .» سیر أعلام النبلاء، ذهبی، بیروت، ج 15، ص 481.
[4]. «توفّی فی الخامس و العشرین من ربیع الآخر سنة ثمان و سبعین و أربع مئة و دفن فی داره ثمّ نقل بعد سنین إلی مقبرة الحسین... .» تاریخ الإسلام، شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان الذهبی، بیروت، ج 32، ص 238.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.