عقیده متصوفه بر عدم حکومت رسول خدا(ص) بر مردم

  • 1396/11/07 - 10:24
با توجه به نیاز انسان به زندگی در اجتماع و رعایت قوانین مختلف در جامعه، تشکیل حکومت برای برقراری عدالت و جلوگیری از هرج و مرج در این زمینه، یکی از ضروریات عقلی است، خصوصاً حکومت اسلامی به رهبری پیامبران و امامان که با توجه به آیات قرآن از لزومات حکومت‌داری است. اما یکی از مشایخ فرقه صوفیه با تفسیر به رأی خود، حکومت‌داری رسول خدا (ص) بر مردم را، نفی می‌کند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از بررسی آیات قرآن استفاده می‌شود که حکومت اسلامی در جامعه یک ضرورت است و بهترین افراد برای رهبری و حکومت‌داری، پیامبران خدا و امامان معصوم (علیهم‌السلام) هستند. به‌عبارتی مردمی‌ترین حکومت‌های تاریخ، حکومت پیامبران بوده که در حقیقت حکومت آنان همان حکومت خداوند بر بنده‌هاست. عده‌ای از جاهلان و افراد ناآگاه به معنا و تفسیر قرآن، بعضی از آیات قرآن را با رأی و نظر خود تفسیر کرده‌اند. یکی از این آیات، آیه‌ی22 سوره غاشیه است که یوسف مردانی، شیخ فرقه‌ی صوفیه گنابادیه، عدم سلطنت و حکومت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بر مردم را، از این آیه برداشت کرده است. وی در این‌باره گفته: « خدا در قرآن کریم به پیغمبر خطاب می‌کند: لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ[غاشیه/22] تو بر خلق من حق سلطنت و حکومت نداری، فَذَکِّر انَّما انتَ مُذکِّر[غاشیه/21] وظیفه تو فقط تذکر دادن است. اُمرا و رؤسای ممالک، راه دیگری می‌روند، هر چه هوس و شهوتشان اقتضا بکند. همین است که سراسر عالم جنگ و خونریزی است.»[یوسف مردانی، 26/10/96]
با توجه به تفسیری که از این آیه، در کتب تفسیر ذکر شده است، منظور از این فرموده‌ی خداوند بر رسولش (صلی الله علیه و آله) که تو بر آنها تسلط نداری، این است که تو مجبور نیستی آنان را به زور وادار به ایمان کنی و در این مورد تو فقط تذکر دهنده هستی. بنابراین اصلاً بحث حکومت‌داری و عدم آن مطرح نیست تا بگوییم که پیامبر حق حکومت بر مردم را ندارد.

پی‌نوشت:
سخنرانی یوسف مردانی، 26/10/96.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تشکیل حکومت در جامعه یک ضرورتی است که همه مردم به آن نیاز دارند، چون انسان طبیعتاً، موجودی اجتماعی است و برای برقراری عدالت و نظم در جامعه و نیز جلوگیری از هرج و مرج، نیاز به تشکیل دولت و حکومت در جامعه است. اما بنا بر آنچه از آیات قرآن استفاده می‌شود، از قبیل وجوب اطاعت از ولی امر، دستور حکم جهاد، وجوب اجرای حدود و احکام مربوط به عبادت و قضاوت و نمونه‌های دیگر، هم برپایی حکومت اسلامی در جامعه ضروری است و هم وجود یک رهبری که عالم و آگاه به همه احکام و مسائل مختلف حکومت باشد. بنابراین در هدایت و رهبری حکومت اسلامی، کسی جز پیامبران و امامان معصوم (علیهم‌السلام)، شایسته‌ی این مقام نیستند.
اما عده‌ای از افراد از جمله یوسف مردانی، شیخ فرقه صوفیه نعمت‌اللهیه، با تفسیر به رأی و عدم علم کافی نسبت به آیات قرآن در اظهار نظری جدید، وظیفه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را فقط تذکردادن بر مردم ‌دانسته و سلطنت و حکومت‌داری را از او نفی کرد. وی در این‌باره گفته است: «خدا در قرآن کریم به پیغمبر خطاب می‌کند: لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ[غاشیه/22] تو بر خلق من حق سلطنت و حکومت نداری، فَذَکِّر انَّما انتَ مُذکِّر[غاشیه/21] وظیفه تو فقط تذکر دادن است. اُمرا و رؤسای ممالک، راه دیگری می‌روند، هر چه هوس و شهوتشان اقتضا بکند. همین است که سراسر عالم جنگ و خونریزی است.»[1] در حالی که با توجه به تفاسیری که از این آیه نقل شده، منظور از عدم تسلط حضرت بر مردم، عدم اجبار کردن آنان برای ایمان آوردن است و اصلا بحثی از حکومت‌داری و عدم آن نیست تا بگوییم که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) حق سلطنت و حکومت بر مردم را ندارد. در یکی از تفاسیر، ذیل این آیه آمده است که: «آرى آفرينش آسمان و زمين و كوه‌ها و حيوانات نشان مى‌دهد كه اين عالم بى‌حساب نيست و آفرينش انسان نيز هدفى داشته ، اكنون كه چنين است آنها را با تذكرات خويش به اهداف خـلقـت و آفـريـنـش آشـنـاسـاز و در مـسـيـر تكامل، رهبر و راهنمايشان باش. البـتـه راه كـمـال در صـورتـى پـيـمـوده مـى‌شـود كـه بـا مـيـل و اراده و اختيار همراه باشد، و گرنه تكامل اجبارى سخنى بى‌مفهوم است، تو هرگز نمى‌توانى آنها را مجبور سازى و اگر هم مى‌توانستى فايده‌اى نداشت.»[2]
خداوند در قرآن یکی از عوامل و نشانه‌های حاکم و رهبر در حکومت اسلامی را، مخصوص کسی می‌داند که نماز را اقامه کرده، زکات می‌دهد و امر به معروف و نهی از منکر می‌کند. «الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ[حج/41] آنان که اگر در زمین، قدرت و فرمان‌رواییشان دهیم، نماز را بپا داشته و زکات می‌دهند و به معروف امر می‌کنند و از منکر باز می‌دارند و فرجام امور به دست خداوند است.» تمکین، در این آیه به معنای برپایی حکومت و ولایت بر مردم است که بنا بر روایتی، این آیه در شأن اهلبیت (علیهم‌السلام) نازل شده است تا حق و عدالت را در جامعه بر پا بدارند. محمد بن العباس بعد از سه واسطه از امام کاظم (علیه‌السلام) نقل می‌کندکه فرمود: روزى نزد پدرم در مسجد نشسته بودم، مردى آمد و مقابل پدرم ایستاد و گفت: یابن رسول الله، به این آیه از قرآن توجه نمودم و آن را از جابر بن یزید سؤال کردم، مرا راهنمایی کرد که خدمت شما برسم و از شما پرسش نمایم. حضرت فرمود: این آیه درباره ما اهلبیت (علیهم‌السلام) نازل گردیده است.[3]
بنابراین علاوه بر آیات و روایات مختلف در زمینه‌ی تشکیل حکومت اسلامی، سیره‌ی عملی پیشوایان اسلام، همچون پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، امام علی و امام حسن (علیهم‌السلام) نیز، گواه و مؤیّدی بر ضرورت تشکیل حکومت اسلامی است.

پی‌نوشت:
[1]. سخنرانی یوسف مردانی، 26/10/96.
[2]. مکارم شیرازی ، ناصر و دیگران ، تفسیر نمونه، چاپ سی و سوم، تهران ، دارالکتب الاسلامیه، ج26، ص427.
[3]. بحرانی، سید هاشم، البرهان في تفسير القرآن، تهران، نشر مؤسسة البعثة، چاپ اول، ج3، ص892.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.