درباره اینکه آیا ابن عربی ناصبی است و جایگاه او در عرفان اسلامی

  • 1396/10/25 - 09:59
در جواب ناصبی بودن ابن عربی باید گفت، کسانی که به ناصبی بودن او رای داده‌اند بر اساس سخنان او در بعضی از آثارش چنین حکمی بر او کرده‌اند. اما بیشترین سخن درباره مذهب ابن عربی است نه ناصبی بودن او. همچنین گفته شده که ابن عربی از بزرگترین عرفای اسلامی است که باید در جواب گفت، درباره ابن عربی سخنان متناقضی مطرح شده به طوری که نمی‌توان به طور قطع درباره او اظهار نظر کرد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب- سوال شده است که: «آیا محی الدین ابن عربی صاحب فصوص الحکم مرتد و ناصبی است یا خیر؟ و اگر ابن عربی بقول شما عارف بزرگ اسلامی است پس چرا نمی‌توان از شخصیت و محتوای کتابش دفاع کرد؟»

برخی به استناد اندک سخنان ابن عربی او را ناصبی خوانده‌اند که گمان نمی‌رود چنین بوده باشد. اما درباره مذهب وی سخن بسیار است و برخی او را سنی و برخی دیگر شیعه می‌دانند و برای خود دلایل مختلف اقامه می‌کنند. شهید مطهری درباره ابن عربی گفته: «هیچ کس به اندازه محیی الدین درباره‌اش اظهار نظر متناقض نشده است. بعضی او را از اولیاء الله و انسان کامل و قطب اکبر می‌دانند و بعضی او را یک کافر مرتد و گاهی ممیت الدین و گاهی ماحی الدین خوانده‌‌اند.»[آشنایی با علوم انسانی، ج 2، ص 131]

بنابراین به درستی نمی‌توان درباره ابن عربی قضاوت کرد، زیرا سخنان متناقضی درباره او دیده و شنیده می‌شود. ولی باید به این نکته اشاره کرد که اگر برخی ابن عربی را انسان بزرگی می‌دانند، باید اشتباهات و سخنان بیهوده او را نیز ببینند و آنهایی که او را منحرف می‌دانند، بنا به فرمایش حضرت امیر (علیه السلام) که فرمود: «خُذِ الْحِکْمَةَ مِمَّنْ أَتَاکَ بِهَا وَ انْظُرْ إِلَى مَا قَالَ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ قَال‏ [عیون الحکم و المواعظ ص۲۴۱] حکمت را از کسى که آن‌را برای تو می‌آورد، بگیر و به آنچه گفته است، بنگر و به [شخصیت‏] گوینده نگاه نکن.» نباید از سخنان عمیق و ژرف‌نگری او در برخی مسائل غافل باشند.

پی‌نوشت:
مطهری مرتضی، آشنایی با علوم انسانی، ج 2، ص ۱۳۱
لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، محقق و مصحح: حسنی بیرجندی، حسین، ص 241

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب- سوال شده است که: «آیا محی الدین ابن عربی صاحب فصوص الحکم مرتد و ناصبی است یا خیر؟ و اگر ابن عربی بقول شما عارف بزرگ اسلامی است پس چرا نمیتوانید از شخصیت و محتوای کتابش دفاع کرد؟»

در اینکه ابن عربی ناصبی باشد، احتمال ضعیفی وجود دارد و فقط برخی به استناد اندک سخنان ابن عربی او را ناصبی خوانده‌اند که گمان نمی‌رود چنین بوده باشد. اما درباره مذهب وی سخن بسیار است. برخی او را سنی و برخی دیگر شیعه می‌دانند و برای خود دلایل مختلف اقامه می‌کنند. در آخر هم به طور قطع معلوم نشده است که واقعا مذهب او چه بوده است.

اما اینکه فرمودید او را عارف بزرگ اسلامی می‌دانیم، هم درست نیست و قصد هم نداریم از کتب او دفاع کنیم. اما باید بدانیم ابن عربی تحولی بزرگ در عرفان نظری پدید آورد و آن را تدوین و تنظیم نمود و به آن پر و بال داد.

اقوال درباره ابن عربی بسیار مختلف است و به درستی نمی‌توان درباره او قضاوت کرد. مثلا شهید مطهری درباره ابن عربی گفته: «هیچ کس به اندازه محیی الدین درباره‌اش اظهار نظر متناقض نشده است. بعضی او را از اولیاء الله و انسان کامل و قطب اکبر می‌دانند و بعضی او را یک کافر مرتد و گاهی ممیت الدین و گاهی ماحی الدین خوانده‌‌اند.»[آشنایی با علوم انسانی، ج 2، ص 131] و در جای دیگر درباره او گفته شده: «حرفهایش هم همین‌طور است، بعضی حرف‌هایش که از او شنیده شده است، شاید از منحط‌ترین حرف‌هاست و در مقابل عالی‌ترین و پر ارج‌ترین حرف‌ها هم از او شنیده شده است.»[شرح مبسوط منظومه، ج 1، صص 238 و 239]

ابن کثیر درباره فتوحات و فصوص او می‌گوید: «ابن عربی فتوحات مکیه را در 20 جلد تصنیف کرده است. بعضی از مطالب آن کتاب معقول و برخی نامعقول، برخی منکر و برخی غیر منکر و بعضی معروف و بعضی دیگر غیر معروف است. از اوست کتاب فصوص الحکم، در این کتاب مطالب زیادی است که ظاهر آنها کفر صریح است.»[البدایه و النهایه، ج 12، ص 156] و علامه طباطبایی درباره او می‌نویسد: «با وجود اینکه ابن عربی متوکل را از اولیاء خدا دانسته است، آیا می‌توان به سخن او اعتماد کرد؟»[داوری‌های متضاد درباره ابن عربی، ص 10]

یکی از مهم‌ترین صوفیانی که ظاهرا اول بار به مخالفت با ابن عربی برخاست، علاء الدوله سمنانی بود. علاءالدوله در مهم‌ترین اثر خود موسوم به "العروه لاهل الخلوه و الجلوه" در جواب عبدالرزاق کاشانی می‌نویسد: «در جمیع ملل و نحل بدین رسوایی سخنی کس نگفته است، و چون نیک بازکشافی، مذهب طبایعیه و دهریه بسیار بهتر از این عقیده است.»[ده رساله مترجم(ابن عربی)، ص 33]

 البته گاهی علاء الدوله از ابن عربی تعریف و تمجید هم کرده است. دوگانگی سخنان علاء الدوله درباره ابن عربی از دو حال خارج نیست. یکی اینکه احتمال دارد که حواشی فتوحات را بعد از تاویل "العروه" و بعد از مناظرات با عبدالرزاق کاشی نوشته و بر سخنان ابن عربی تامل بیشتری کرده و از انکارهای تندش دوری جسته باشد. دیگر اینکه شاید فقط بر این قول ابن عربی که "وجود را مطلق گفته، تردید داشته و به رد آن پرداخته و فقط این قول ابن عربی را نپذیرفته است.

بنابراین به درستی نمی‌توان درباره ابن عربی قضاوت کرد، زیرا سخنان متناقضی درباره او دیده و شنیده می‌شود. ولی باید به این نکته اشاره کرد که اگر برخی ابن عربی را انسان بزرگی می‌دانند، باید اشتباهات و سخنان بیهود او را نیز ببینند و آنهایی که او را منحرف می‌دانند، بنا به فرمایش حضرت امیر (علیه السلام) که فرمود: «خُذِ الْحِکْمَةَ مِمَّنْ أَتَاکَ بِهَا وَ انْظُرْ إِلَى مَا قَالَ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ قَال‏ [عیون الحکم و المواعظ ص۲۴۱] حکمت را از کسى که آن‌را برای تو می‌آورد، بگیر و به آنچه گفته است، بنگر و به [شخصیت‏] گوینده نگاه نکن.» نباید از سخنان عمیق و ژرف نگری او در برخی مسائل غافل باشند.

پی‌نوشت:
مطهری مرتضی، آشنایی با علوم انسانی، ج 2، ص 131
مطهری مرتضی، شرح مبسوط منظومه، ج 1، صص 238 و 239
ابن کثیر اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، دارالفکر، بیروت، ج 12، ص 156
الهامی داوود، داوری‌های متضاد درباره ابن عربی، مکتب اسلام، قم، 1379، ص 10
نجیب مایل هروی، ده رساله مترجم(ابن عربی)، مولی، تهران، 1367، ص ۳۳
لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، محقق و مصحح: حسنی بیرجندی، حسین، ص 241

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.