نقد قوانين شعور حاكم بر جهان هستي, قوانین اوّل تا سوم

  • 1396/10/11 - 13:23
با بررسی قوانين شعور حاكم بر جهان هستی که برگرفته از کتاب فرا درمانی محمدعلی طاهری است با مشکلاتی مانند: نداشتن روش تحقیق علمی برای اثبات مدعای خویش، عقلانی نبودن مباحث مطرح شده، تناقض در ادعاهای طرح‌شده، عدم استدلال مناسب با ادعاهای مطرح‌شده و تناقض قوانین با یکدیگر روبرو می‌شویم.

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ محمدعلی طاهری در کتاب "فرا درمانی" قوانین شعور حاکم بر جهان  هستی را تبیین کرده است. این قوانین در تقابل با فلسفه اسلامی، عرفان نظری و حتی علم فیزیک است. برخی از این قوانین عبارت‌اند از:

قانون اوّل: جهان هستی مادّی از «شعور» آفریده‌ شده و تمام اجزا و ذرات آن «شعور» است.[1]
نقد قانون اوّل: در تحقیقات و پژوهش‌هایی که در علوم تجربی صورت پذیرفته است، به‌طورقطع ثابت‌شده است که اجسام و امور مادّی، از ذرات بسیار ریزی به نام اتم تشکیل‌ شده‌اند، و آن ذرات نیز به‌نوبه‌ی خود، مرکب از ذرات ریز دیگر به نام نوترون، الکترون و پروتون می‌باشند.[2]
حال اگر منظور طاهری همین عالم مادّی باشد، باید نظر دانشمندان علوم تجربی را پذیرفت و اگر منظور او روح است، بسیاری از موجودات مثل جمادات، سنگ، چوب و... فاقد روح هستند. پس منظور او از شعور هرچه که باشد باید برای ادعایش دلیلی علمی یا عقلانی ارائه دهد نه این‌که تنها ادعایی را مطرح کند.

قانون دوم: شعور، نه ماده است و نه انرژی؛ زيرا ماده و انرژی از شعور ناشی شده‌اند. درنتیجه، هیچ‌یک از تعریف‌های ماده و انرژی درباره‌ی آن صدق نمی‌کند‌. شعور، نه موج است و نه ذره، كميت و جنسيت ندارد و هيچ نموداری را نمی‌توان برای آن ترسيم كرد. شعور فقط تابع كيفيت است.[3]
نقد قانون دوم:  طبق قاعده‌ی«فاقد شیء معطی شیء نمی‌شود»،‌ هر علتی بايد واجد همان جهت از معلول باشد كه ايجادش نموده است.[4] و در این‌جا هیچ سنخیتی بین شعور و ماده و انرژی وجود ندارد و شعور فاقد مادّه و انرژی است پس نمی‌تواند ایجادکننده‌ی مادّه و انرژی باشد. از طرف دیگر ایشان دلیلی علمی و عقلی برای مدعای خود ذکر نمی‌کند.

قانون سوم: شعور بُعد زمان و مكان ندارد و انتقال و جابه‌جایی آن به زمان نياز ندارد و تابع مكان نيست.[5]
نقد قانون سوم: طبق نظر فلاسفه هرگونه حرکت و جابه‌جایی تنها در بستر زمان و مکان معنا دارد. طاهری با پذیرش زمانی و مکانی نبودن و درعین‌حال متحرک بودن شعور دچار تناقض شده است، زیرا؛ شعور هم باید زمانی و مکانی (دارای زمان و مکان) باشد و هم نباشد و این تناقض است.

پی‌نوشت:

[1]. طاهری، محمدعلی، فرا درمانی، بی‌تا، بی‌جا، ص 42.
[2]. شیروانی، علی، کلیات فلسفه، 1380، قم، نصایح، ص 217.
[3]. طاهری، محمدعلی، فرا درمانی، بی‌تا، بی‌جا، ص 42.
[4]. طباطبائی، محمدحسين، ترجمه تفسير الميزان، 1364، ج 13، مركز نشر فرهنگي رجاء، چاپ دوم.، ص 256.
[5]. طاهری، محمدعلی، فرا درمانی، بی‌تا، بی‌جا، ص 42.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.