بررسی و پیشینه سحر از نگاه دین

  • 1395/05/05 - 12:13
اینکه اولین بار سحر توسط چه کسی ایجاد شده است مسلماً به شیاطین بر‌می‌گردد. و اینکه برخی از نادانان آموختن سحر را به سلیمان نبی نسبت داده‌اند بی‌اساس است و قرآن دامن او را از این گناه پاک می‌داند و می‌فرماید: «سلیمان کافر نشد و لکن شیاطین کافر شدند، به مردم سحر می‌آموختند»؛ و در حدیث آمده است شیطان سحر را در کتابی نوشت و...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در لغت به آن چیزی که ظریف و باریک و لطیف باشد سحر گویند. پس هرکسی که دیگری را نرم و لطیف کرده و در او تأثیر کند او را سحر کرده است. در قرآن کریم کلمه سحر و مشتقات آن ۶۰ بار ذکر شده است و در برخی آیات به سحر و تأثیرات آن اشاره شده است. در آیات متفاوت از ساحرانی سخن رفته است که با سحر خودشان در مقابل موسی (علیه‌السلام)، قد علم کرده و درنهایت شکست خوردند. عجیب این‌که قرآن  سحر آن‌ها را عظیم خوانده است.
اینکه اولین بار سحر توسط چه کسی ایجاد شده است مسلماً به شیاطین بر‌می‌گردد. و اینکه برخی از نادانان آموختن سحر را به سلیمان نبی نسبت داده‌اند بی‌اساس است و قرآن دامن او را از این گناه پاک می‌داند و می‌فرماید: «سلیمان کافر نشد و لکن شیاطین کافر شدند، به مردم سحر می‌آموختند»؛[1] و در حدیث آمده است شیطان سحر را در کتابی نوشت و بر روی آن نوشت این سحرهایی است که آصف بن برخیا از مخزون علم برای سلیمان نوشته است.[2]
در ادعیه سحر آمده است: خداوند متعال به پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرماید: یا محمد از قدیم سحر مؤثر بوده است و بدون اذن من به کسی ضرر نمی‌زند هرکس می‌خواهد از سحر در امان باشد باید بگوید: «اللهم رب موسی و خاصه بکلامه و هازم من کاده بسحره بعصاه و معیدها بعد العود ثعبانا و ملقفها إفک أهل الإفک و مفسد عمل الساحرین و مبطل کید أهل‌الفساد من کادنی بسحر أو بضر عامدا أو غیر عامد أعلمه أو لا أعلمه و أخافه أو لا أخافه فاقطع من أسباب السماوات عمله حتی ترجعه عنی غیرنافذ و لا ضارلی و لا شامت بی إنی أدرأ بعظمتک فی نحورالأعداء فکن لی منهم مدافعا أحسن مدافعة و اتمها یا کریم»؛ هرکس این دعا را بخواند سحر جنیان و انسیان بر او ضرر نرساند.[3]
در حرمت عمل سحر، روایات بسیاری آمده است و شکی نیست که سحر و آموزش آن برای ضررزدن به انسان‌ها حرام می‌باشد و گناه بزرگی است. پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرموده است: «از من نیست کسی که کهانت و یا سحر کند»؛[4] و نیز از امام صادق (علیه‌السلام) آمده است: «هرکه از کواکب برای سحر استفاده کند و نیز کاهن و ساحر و نوازنده ملعون است»؛[5]
حدود تأثیر سحر در انسان‌ها: در حدیثی آمده است زندیقی از امام صادق (علیه‌السلام) پرسید: مرا از سحر آگاه کن و اینکه چگونه ساحر برکارهای عجیب و غریب توانا می‌شود؛ فرمود: سحر انواع مختلفی دارد. نوعی از آن مانند طب است چنانچه اطباء برای هر دردی، دوایی پیدا می‌کنند همچنین ساحران نیز برای هر سلامتی یک نوع آفتی پیدا می‌کنند و حیله‌ها و روش‌هایی برای از بین بردن سلامتی‌ها ایجاد می‌کنند و نوع دیگر سحر مربوط به‌سرعت حرکات و چابکی در اعمال و حیله و شعبده می‌باشد و نوعی از آن این است که برخی از انسان‌ها از شیاطین و جنیان سحر را یاد می‌گیرند. سؤال کرد: شیاطین از کجا سحر را آموختند؟ فرمود: از جایی که اطباء طب را آموختند. چنانچه قسمتی از طب با استفاده از تجربه و قسمتی دیگر مربوط به معالجه بیماران می‌باشد، سحر نیز چنان است. پرسید؟ در مورد هاروت و ماروت (دو فرشته) که به مردم سحر می‌آموختند چه می‌گویی؟ فرمود: آن‌ها برای امتحان و ابتلاء بشر سحر را به مردم یاد می‌دادند و به مردم می‌گفتند ما برای امتحان شما سحر را به شما یاد می‌دهیم ولی شما آن چیزی را که به نفعتان نبوده و به ضرر شماست یاد نگیرید. (ولی مردم آن زمان سحر مضر را یاد می‌گرفتند)؛ سؤال کرد آیا ساحر می‌تواند شکل انسان را به‌صورت سگ و خر و غیره درآورد؟ فرمود: ساحران عاجزترند از اینکه بتوانند خلق خدا را تغییر دهند. اگر کسی بتواند خلق خدا را تغییر دهد شریک خدا می‌گردد و خداوند از هر شریکی دور است. اگر ساحر چنانچه تو می‌گویی توانا بود از وجود خودش درد و غم و آفت و بیماری را دور می‌کرد و سفیدی موی سر و فقر را از خودش دور می‌کرد. آن حضرت ادامه داد: همانا از بزرگ‌ترین انواع سحر سخن‌چینی است که به‌وسیله آن بین دوستان جدایی و دشمنی انداخته و باعث ریخته‌شدن خون‌ها و خراب‌شدن خانه‌ها و پرده‌دری‌ها می‌شوند و سخن‌چین بدترین انسانی است که بر زمین پا گذارده است و نزدیک‌ترین نوع سحر به‌درستی همان است که به‌منزله طب باشد. در این مورد باز حضرت فرمود: چه‌بسا ساحر مردی را سحر کند و آن مرد نتواند با زنش مجامعت کند و طبیب به‌وسیله طب آن مرد را معالجه کند.[6]
لازم به ذکر است که سحر در انبیاء اولیاء و امامان و حتی انسان‌های وابسته به ائمه اطهار که به دامان آن‌ها چنگ می‌زنند هیچ تأثیری نمی‌تواند داشته باشد.[7]

پی‌نوشت:

[1] . سوره بقره، آیه ۱۰۲.
[2] . علامه مجلسی، بحارالأنوار، تهران: دارالکتب اسلامی، ۱۳۶۲، ص ۲۷۹.
[3] . ابراهیم بن علی، مصباح کفعمی، قم: نشر محبین، ۱۴۲۳ق، ص ۲۲۸.
[4] . مستدرک الوسائل، ج ۱۳، قم: نشر آل‌البیت، ۱۴۰۸ق، ص ۱۱۱.
[5] . علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج ۷۶، تهران: دارالکتب اسلامی، ۱۳۶۲، ص ۲۱۲.
[6] . علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج ۱۰، تهران: دارالکتب اسلامی، ۱۳۶۲، ص ۱۷۰.
[7] . محمدحسین پور محمد، جن و روح از دیدگاه علم و دین، قم: نشر تولی، ۱۳۹۱، ص ۳۰۵.

جهت مطالعه بیشتر بنگرید به: محمدحسین پور محمد، جن و روح از دیدگاه علم و دین...

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.