ادعای مقام خاصّ توسط علمای شیخیه

  • 1395/01/30 - 12:41
شیخیه به شکل مکتوب، ادعای مقام خاصّ برای احسایی و رشتی کرده‌اند و این مقام مسلماً مقام نیابت عام نبوده است؛ زیرا این نوع نیابت، قبلاً نیز برای مردم روشن بود و به وظیفه‌ی خود در برابر آن عمل کرده‌اند، بلکه مقامی است که ابتدا شیخ و سید، آن را تحقق بخشیده‌اند و احتمالاً از آن پس [در فرقه شیخیه] دوام می‌یابد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در این مقاله به مواردی اشاره می‌کنیم که به شکل مکتوب، ادعای مقام خاصّ برای شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی شده است و این مقام مسلماً مقام نیابت عام نبوده است؛ زیرا این نوع نیابت، قبلاً نیز برای مردم روشن بود و به وظیفه‌ی خود در برابر آن عمل کرده‌اند، بلکه مقامی است که ابتدا شیخ و سید، آن را تحقق بخشیده‌اند و احتمالاً از آن پس در فرقه شیخیه دوام می‌یابد. «...دانستید که امام مهدی به جهت مصلحت از نظرها مخفی است، پس: بدانید که خدا در زمان غیبت امام، باز مردم را بی‌حاکم نمی‌گذارد و اول ظاهر شدن امر این رکن، که رکن چهارم دین است به ‌واسطه‌ی شیخ احمد پسر شیخ زین‌الدین احسایی بود، «اعلی‌الله‌مقامه و رفع فی خلد اعلامه»، پس: آن بزرگوار به حول و قوّه‌ی خدا، این رکن را اظهار کرد و بعد از آن بزرگوار، ظاهر کننده‌ی امر، جناب سید کاظم، پسر سید قاسم رشتی «اجل الله شأنه» است؛ پس این دو بزرگوار به حول و قوّه‌ی خداوند، احکام دین را از فروع و اصول در همه عالَم پَهن کردند؛ بندگان به ‌واسطه‌ی این دو بزرگوار آزمایش شدند؛ هر کس قبول نکرد، گمراه شد و باید دانست که خداوند بعد از ایشان باز زمین را خالی نگذارده و نخواهد گذاشت. مخالفان سید و شیخ هم، ناصب و کافر و منکر بدیهی مذهب شیعه شده‌اند. کافی است آنچه که در این فصل ذکر شد از معرفت رکن چهارم دین. خامس شهر ذی الحجة، من سنة ۱۲۶۰ ه‍ ق».[1]
این مطالب نشان می‌دهد که مقام رابع، توسط شیخیه، ابداع و در یک درسنامه‌ی رسمی کودکانه (هدایة الصبیان) بیان شده است و منظور، مقام خاصّ مافوق علما و در حدّ حجت‌ها و واسطه‌های فیض الهی است؛ امّا آنچه مربوط به بحث ما است این که ترفند ادعای وجود همراهان خاصّ امام و لزوم حجت الهی و حاملان علم معصومین، شیوه‌ای است که باعث جذب مردم به آن شده است و دقیقاً همین عامل را در گرایش به دهه‌های اخیر مشاهده می‌کنیم.
حاج محمد کریم‌خان در «مجمع الرسائل» نگاشته است: «چنین شیخی در ملک خدا که هست، نایب خاصّ اسلام و بر همه‌کس تسلیم امر او فرض است. نایب خاصّ، مسلّم یک نفر است، حال ما اصطلاح کردیم اسم او را ناطق گذاریم و امّا در ظاهر، میان علماء هم بسا می‌گوئیم ناطق یکی است و مراد: این است که حامل علم [احمد احسایی] مرحوم «اعلی‌الله‌مقامه» یکی است؛ نایب خاصّ امام، یک نفر است و در سلسله‌ی ما (حامل علم شیخ) هم یک نفر است».[2] این عبارت نشان می‌دهد که منظور از ناطق و رکن رابع، عالمان و مجتهدان نیستند؛ بلکه همان نائب خاصّ و مصطلح است که در موارد دیگر اشاره می‌شود که شیخ احمد، معارف را به ‌صورت مستقیم از ائمه، می‌گیرد و دیگران (حامل علم او) از شیخ می‌گیرند، معلوم می‌شود ادعای نیابت خاصّ توسط شیخیه، امری است انکار ناپذیر.
برخی از کلمات رهبران شیخیه گرچه صراحت در ادعای امامت یا مهدویت ندارد، به دلیل وجود مفهوم حلول و اتحاد، زمینه‌های آن ادعا برای خود یا دیگران را فراهم می‌کند. از جمله شیخ احمد احسایی می‌گوید: «امام غایب هم دارای دو جنبه است: جنبه‌ی حقیقت و جنبه‌ی صورت حجاب است؛ از این رو هرکس به مقام «شیخی کامل» برسد، می‌تواند قابلیت آن را داشته باشد که جسمش، محل حلول حقیقت و روح امام غائب باشد، یا به کلام دیگر: «می‌تواند این شیعی، شیخی کامل و جنبه‌ی حجاب و صورت امام غائب به خود بگیرد»[3]. این نوع ادعا، اگر به بحث رکن رابع و شیعه‌ی کامل که توسط رهبران بعدی همچون سید کاظم و حاج محمد کریم‌خان توسعه داده شد، ضمیمه شود، کاملاً زمینه‌ی فرهنگی و اجتماعی ادعای بابیت یا مهدویت را لااقل در حوزه درسی شیخیه، فراهم کرده، دیگر دست‌کم، آن ادعاها در چنین فضایی نامأنوس جلوه نخواهد کرد و زمینه‌ی پذیرش مردم را بیش‌تر فراهم خواهد ساخت.
برخی از عقائد شیخیه کرمانیه در فروع دین عبارت‌اند از:
۱. ۳۰ روز بودن ماه‌های رمضان در تمام سال‌ها.
۲. تحریف قرآن.
۳. لزوم اطاعت از طاغوت‌ها و سقوط حدود و امربه‌معروف نهی از منکر، که این اعتقاد کاملاً مورد سوءاستفاده دشمنان قرار می‌گیرد.[4]

پی‌نوشت:

[1]. کریم بن ابراهیم، هدایة الصبیان، صص ۳۵۶،۳۵۸.
[2]. مجمع الرسائل «فارسی»، ص ۲۳۴ .
[3]. بهرام افراسیابی، تاریخ جامع بهائیت، تهران: انتشارات مهرفام، 1382 ش، ص ۳۵.
[4]. جهت مطالعه‌ی بیشتر بنگرید به: جواد اسحاقیان، پیچک انحراف.

تولیدی

دیدگاه‌ها

سلام اشتباه در اشتباه، رفتم کتابهای شیخیه را خواندم. اصلا اینجور که میفرمایید نیست. میگویند واسطه فیض بین امام غایب و شیعیان باید باشد. ولی این امر را مخصوص به کسی نمی کنند. و همان توقیع مبارک حضرت صاحب الزمان عج "واما الحوادث الواقعه..." را قبول دارند و کسانی را که غیر از این عقیده دارند را لعنت میکنند.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.