نفي موضوع خاتميت پيامبر اسلام

چنانكه بالاتر اشارت كرديم، سيد باب به مهدويت و امامت قناعت نكرد و به مقام پيامبري و رسالت برخاست؛ همچنانكه امامت و مهدويت شخصي را كه سد راه او بود، نفي و انكار كرد، موضوع خاتميت را هم نفي كرد، زيرا، به موجب خاتميت، يعني اينكه پيامبر اسلام آخرين پيامبر است و پس از او تا قيامت پيامبري نخواهد آمد، ادعاي پيامبري باب مورد قبول واقع نمي شد؛ از اين رو، سيد باب و پيروان او مفهوم خاتميت پيامبر اسلام را به وسيله ي تأويل، چيز ديگري شمرده اند و برعكس مسلمانان گفته اند: معني خاتميت و اوليت يكي است و خاتم و اول يك معني دارند؛ همه پيامبران را، هم مي توان «خاتم الانبياء» گفت و هم «اول الانبياء»، چه اول به دنيا آمده باشند چه آخر، و تصريح كرده اند كه: حضرت آدم را هم مي شود اول الانبياء شمرد و هم خاتم الانبياء و حضرت محمد را هم مي شود خاتم الانبياء و هم اول الانبياء خطاب كرد! اين استدلال را بهاءالله در ايقان بيان كرده است.
منظور باب و پيروانش از اين استدلال اين است، كه: معني خاتميت و اوليت نسبي است بدين معني كه هر پيامبري نسبت به دوره ي نبوتش، هم اول است و هم خاتم و آخر.