عقيده ي سيد باب در مسأله ي امامت

سيد باب در آغاز قيام خود، به وجود امام زمان شخصي، يعني: اينكه او پسر امام حسن عسكري و امام دوازدهم است، باور داشته و عقيده ي او در اين مسأله، متكي بر عقايد شيعيان و شيخيان بوده است؛ چنانكه در تفسير سوره ي كوثر كه در همان ايام نوشته شده، در اين باره چنين گويد:
«... پس چون يقين پيدا كردي كه شكي در وجود امام غايب و قائم سلام الله عليه نيست، اگر او نباشد جهان پايدار نخواهد ماند؛ اين امر مانند خورشيد روشن است، پس كساني كه از مسلمانان منكر وجود امام غايبند، اقوالشان از درجه اعتبار ساقط است: چه آنكه شك در وجود امام غايب، مستلزم انكار قدرت خدا است. و كسي هم كه در خدا شك كند، مرتد و مرتاب است. و اما شيعيان اثني عشري، ولادت امام غايب - كه روح من فداي او باد - و غيبت صغرا و معجزات او و آياتي كه درباره ي او نازل شده و احاديثي كه از رسول خدا درباره ي او روايت شده، در نزد آنها ثابت است...» [1] .
علت اينكه سيد باب در اين كتاب (تفسير سوره ي كوثر) به وسيله ي آيات و روايات و برهان منطقي، وجود امام دوازدهم را ثابت مي كند، اين است كه او در آغاز كارش به وجود امام غايب و اما دوازدهم، عقيده داشته است و روح خود را هم، فداي وجود او گردانيده است، ولي پس از چندي، تغيير عقيده داده و منكر وجود شخص امام غايب شده است.
پاورقي:---------------------------------------------------------
[1] متن عربي نوشته ي باب در سوره ي كوثر چنين است: «فلما ايقنت بذالك فلاشك في وجود الامام الغايب القائم المستور سلام الله عليه لانه لو لم يكن لم يك ماسواه و ان امره ظاهر بمثل هذه الشمس في وسط السماء و ان المنكرون من المسلمين ساقطون اقوالهم عن درجة الاعتبار لان الشك في وجوده عليه السلام يلزم انكار قدرة القهار و من شك في الله انه مرتاب و اما المسلمون من فرق الاثني عشريه فقد ثبت عندهم يوم ولادته روحي له الفداء و غيبته الصغرا و معجزات ايامه و آيات سفرائه و الايات النازلة في كتاب الله و احاديث المروية عن رسول الله.».