نظري به مباحثه ي علما شيعي با سيد باب

درست معلوم نيست، كه در اين مباحثه ميان علما و سيد باب چه سخناني رد و بدل شده، زيرا آنچه كه مخالفان او مانند صاحت ناسخ التواريخ و صاحب احقاق الحق در آن باب نوشته اند، چون عنوان رد دارند، نمي تواند صددرصد درست باشد؛ نويسندگان باب و بها هم آنچه نوشته اند، نوشته هاي اينهاست. بنابراين، سخنان طرفين نمي تواند درست آنچه در آن مجلس ميان سيد باب و علما گذشته، نشان دهند.
شيعيان نوشته اند، كه باب در آن مجلس نتوانست جواب دهد و يك مشت مهملات روي كاغذ نوشت.
وانگهي، اگر به پرسشهاي علماي اصفهان دقت كنيم، مي بينيم كه چيزهائي كه از باب مي پرسند، هيچ گونه ربطي به موضوع ندارد؛ به جاي اينكه او را به وسيله ي مطالب علمي و كلامي آزمايش كنند و از او مسايلي در باب نبوت و خاتميت و امامت و عقايد او را در اين باب بپرسند و با عقايد شيعه تطبيق كنند، افسانه هاي بني اسرائيل و معماهائي از او مي پرسند كه اصلا به هيچ وجه درست نيستند - طي الارض و امثال آن از افسانه هائي است كه باب بيشتر و بهتر از آنها به آن افسانه ها آشنا بوده است. از اينها گذشته، اگر باب به آن پرسشها جواب درست هم مي داد، ربطي به دعوي او نداشت.
از اينجا بايد سطح فكر علما و مجتهدان معاصر باب را، با اين گونه مهمل گوئيهايشان دريافت.
مباحثه ي ديگري نيز، در تبريز ميان سيد باب و علماي شيعي اتفاق افتاد، كه مسايل مورد بحث آن مجلس هم، مانند اين مسايل بوده است، ولي ظاهرا باب را مغلوب مي كنند و او از ترس مجازات، توبه مي كند، متن اين توبه نامه كه در حضور ناصرالدين شاه صورت گرفته، هم اكنون در كتابخانه ي مجلس شوراي ملي محفوظ است.